پیرزن و کوزه هایش

ساخت وبلاگ



داستان پير زن و كوزه هايش


یک پیرزن چینی دو کوزه آب داشت که آنها را به دو سر چوبی کهروی دوشش می گذاشت، آویخته بود و از این کوزه ها برای آوردن آب از جویبار استفادهمیکرد.

یکی از کوزه ها ترک داشت،در حالی که کوزه دیگری بی عیب و سالمبود و همه آب را در خود نگه میداشت.

هر بار که زن پس از پر کردن کوزه ها ،راه دراز جویبار تا خانهرا می پیمود،آب از کوزه ای که ترک داشت چکه می کرد و زمانی که زن به خانهمیرسید،کوزه نیمه پر بود.

دو سال تمام ،هر روز زن این کار را انجام میداد و همیشه کوزهای که ترک داشت ...



بقيه در ادامه مطلب...






داستان پير زن و كوزه هايش


یک پیرزن چینی دو کوزه آب داشت که آنها را به دو سر چوبی کهروی دوشش می گذاشت، آویخته بود و از این کوزه ها برای آوردن آب از جویبار استفادهمیکرد.

یکی از کوزه ها ترک داشت،در حالی که کوزه دیگری بی عیب و سالمبود و همه آب را در خود نگه میداشت.

هر بار که زن پس از پر کردن کوزه ها ،راه دراز جویبار تا خانهرا می پیمود،آب از کوزه ای که ترک داشت چکه می کرد و زمانی که زن به خانهمیرسید،کوزه نیمه پر بود.

دو سال تمام ،هر روز زن این کار را انجام میداد و همیشه کوزهای که ترک داشت ،نیمی از آبش را در راه از دست میداد.

البته کوزه سالم و بدون ترک خیلی به خودش میبالید.

ولی بیچاره کوزه ترک دار از خودش خجالت میکشید . از عیبی کهداشت و از این که تنها نیمی از وظیفه ای را که برایش در نظر گرفته بودند،میتوانستانجام دهد.

پس از دو سال سرانجام روزی کوزه ترک دار در کنار جویبار به زنگفت:

من از خویشتن شرمسارم ،زیرا این شکافی که در پهلوی من است ،سببنشت آب میشود و زمانی که تو به خانه میرسی ،من نیمه پر هستم.

پیرزن لبخندی زد و به کوزه ترک دار گفت:

آیا تو به گلهایی که در این سوی راه ،یعنی سویی که توهستی،توجهکرده ای؟

میبینی که در سوی دیگر راه گلی نروییده است.

من همیشه از کاستی و نقص تو آگاه بودم،و برای همین در کنار راهتخم گل کاشتم تا هر روز که ازجویبار به خانه برمیگردم تو آنها را آب بدهی.

دو سال تمام ،من از گل هایی که اینجا روییده اند چیده ام وخانه ام را با آنها آراسته ام.

اگر تو این ترک را نداشتی ،هرگز این گلها و زیبایی آنها بهخانه من راه نمی یافت.

هریک از ما عیب ها و کاستی های خود را داریم.

ولی همین کاستی ها و عیب هاست که زندگی ما را دلپذیر و شیرینمیسازد.

ما باید انسانها را همان گونه که هستند بپذیریم و خوبی را کهدرآنهاست ببینیم.

برای همه شما کوزه های ترک برداشته آرزوی خوشیمیکنم و یادتان باشد که گل هایی را که سمت شما روییده اند ببویید.

از کاستی های خودنهراسیم زیرا خداوند در راه زندگی،گل هایی کاشته است که کاستی های ما آنها را میرویاند



بهترین ها...
ما را در سایت بهترین ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : آقا ناصر naser74 بازدید : 177 تاريخ : سه شنبه مهر 1392 ساعت: 16:43